۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

بهترین راه حل٬ یک دموکراسی واقعی در ایران

پیام اخوان٬ نشنال پست
http://www.nationalpost.com/related/links/story.html?id=1823017


اظهارات اخیر هیلاری کلینتون مبنی بر اینکه اگر ایران به تسلیحات هسته ای دست یابد٬ ایالات متحده یک "چتر دفاعی" را به وسعت خاور میانه خواهد گسترانید٬ نشان از این دارد که جهان در سطح وسیعی این واقعیت را پذیرفته است که دیر یا زود جمهوری اسلامی به چنین قابلیتی دست خواهد یافت. در این میان در حالی که عده ای از راه حل نظامی دفاع می کنند و سایرین گزینه های دیپلماتیک را پیشنهاد می دهند٬ یک حقیقت مسلم نادیده گرفته می شود. و آن اینکه یک ایران دموکراتیک که به حقوق شهروندان خود احترام می گذارد٬ کم خطر تر از حکومت مستبدی است که به زور تهدید و ارعاب کنترل شود.

در حالی که سرکوب خشونت بار مخالفین می تواند بقای رژیم را برای کوتاه مدت تضمین کند٬ اما برای دوام طولانی مدت٬ رژیم های اقتدارگرا نیاز به مشروعیت دارند. این امر به خوبی توضیح می دهد که چرا متعاقب سرکوب وحشیانه ی تظاهرات دموکراسی خواهی پس از انتخابات مناقشه برانگیز ماه گذشته در ایران٬ تندروهای وفادار به ولی فقیه آیت الله خامنه ای و رئیس جمهور محمود احمدی نژاد٬ حد اکثر توان خویش را به کار می گیرند تا بر اعمال بی رحمانه و سبعانه ای که نیروهای امنیتی در سطحی وسیع مرتکب شده اند سرپوش بگذارند.
این اعمال وحشیانه در مقیاسی بسیار بزرگتر از آنچه که بسیاری در غرب می توانستند تصور کنند صورت گرفته است. در حالی که رسانه های تحت کنترل دولت در ایران تنها از کشته شدن بیست نفر خبر می دهند٬ شواهدی بدست آمده که حد اقل چند صد نفر از تظاهر کنندگان تا کنون به قتل رسیده و هزاران نفر بازداشت شده و شکنجه شده اند.

علاوه بر تمام آن تصاویر تکان دهنده ای از خشونت که جهان به سبب "انقلاب تویتری" ایران توانست شاهد آن باشد٬ برخی از سازمانهای معتبر حقوق بشری سیاهه ناتمامی ارائه کرده اند که از کشته شدن یا مفقودی هفتصد نفر فقط در شهر تهران خبر می دهد. نشانه هائی از این نوع برخورد های بی رحمانه در مقیاسی مشابه در شهرهای دیگر مانند شیراز یا اصفهان که دسترسی به اطلاعات حتی در مقایسه با تهران سخت تر نیز هست به چشم می خورد.

روز چهاردهم جولای٬ گزارشهای موثقی به دست آمد حاکی از اینکه خانواده هائی که در جستجوی خبری از فرزندان گمشده شان بودند به سردخانه هائی در جنوبغرب تهران راه یافته بودند و در آنجا با صدها جنازه ای مواجه شده بودند که در آن سردخانه ها در انتظار تشخیص هویت به سر می بردند. به آنها گفته شده بود تنها در صورتی اجساد به ایشان تحویل داده می شود که گواهی دهند که عزیزانشان در اثر "سوانح طبیعی" جان باخته اند. هزاران نفر هم اکنون در زندانها و بازداشتگاههای موقت بسر می برند در حالی که تمام این افراد برای پس دادن "اعترافاتی" مبنی بر اینکه تظاهرات اخیر بخشی از توطئه خارجی بوده است شکنجه شده اند.

در بحبوحه این جنایت های اعمال شده بر علیه مردم ایران٬ به ناگاه دولت احمدی نژاد یک "بسته پیشنهادی جدید" ارائه می کند٬ که ادعا شده است "زمینه خوبی برای مذاکرات با غرب" است. در حالی که حکومت تندرو مقدمتا از تهدیدات داخلی جان سالم به در برده است٬ در صدد برآمده تا با کسب مشروعیت بین المللی برای خود چنگ اندازی اش به قدرت را تحکیم بخشد. مرحله ای که قطعا سرکوب های بیشتری را به دنبال خواهد داشت.

گروهی از سیاستمداران "واقع گرا" در پایتخت های کشورهای غربی وسوسه شده اند که از ضعف کنونی جمهوری اسلامی استفاده کرده٬ بر سر مسائل امنیتی توافقاتی را به ایران بقبولانند٬ ولو اینکه هزینه آن نابودی جنبش دموکراسی خواهی ایران باشد. که در این صورت مرتکب اشتباه بزرگی خواهند شد. صرفنظر از ملاحظات اخلاقی٬ تنها راه حل باقی مانده برای حصول امنیت در منطقه وجود یک ایران دموکراتیک است که به حقوق شهروندان خودش احترام می گذارد٬ به جای حکومتی نظامی که برای تضمین قدرت خویش از ابزار خشونت بهره می گیرد.

در این مقطع بحرانی٬ تنها گزینه اصولی و عملی٬ منزوی کردن تندروها است برای تقویت آنهائی که هم اکنون دارند جان خود را برای داشتن کشوری آزاد٬ کامیاب و آرام قربانی می کنند. با توجه به اینکه کانادا همواره نقشی پیشرو در تصویب قطعنامه های حقوق بشری سازمان ملل متحد بر علیه ایران داشته٬ تولیت دم خبرنگار و عکاس به قتل رسیده ایرانی – کانادائی زهرا کاظمی و ترس از اینکه خبرنگار ایرانی – کانادائی نیوزویک مازیار بهاری به سرنوشتی مشابه دچار شود٬ این الزام را برای اتاوا ایجاد می کند که با تقاضای تشکیل نشست فوق العاده شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد تحقیقاتی را برای شناسائی مسئولین این نقض گسترده حقوق بشر ترتیب دهد.

بعنوان نخستین گام نوید بخش٬ دولت کانادا و مرکز بین اللملی حقوق بشر و دموکراسی در مونتریال٬ حمایت خود را از تحقیقات اولیه انجام شده توسط مرکز اسناد حقوق بشر ایران واقع در آمریکا در مورد خشونت های اعمال شده در جریان تظاهرات اخیر اعلام کرده است. از طریق این گزارش و سایر گزارشهای موثق باید سردمداران و مسئولین وحشی گری های اخیر شناسائی شوند. از این طریق می توان با اعلام این اشخاص بعنوان افراد ناصالح آنها را مشمول ممنوعیت مسافرت های خارجی نمود و امکان دسترسی به دارائیهایشان را از ایشان سلب کرد.
اگر نمی شود این افراد را در ایران در دادگاهی عادلانه محاکمه کرد٬ باید نهایتا این موضوع را به دادگاه جنائی بین المللی در هاگ ارجاع داد. به جای تحریم های پی در پی که لطمه اش به مردم ایران وارد می شود٬ سازمان ملل متحد باید تمرکز خود را بر مجازات رهبران این جریان قرار دهد.

به علاوه٬ در شرایطی که کانادا از دسامبر 2007 تا کنون در ایران سفیر ندارد٬ باید اتحادیه اروپا – که شامل بزرگترین شرکای تجاری ایران نیز می شود– را تشویق کند که آنها نیز به نشانه مخالفت با این کشتارهای دسته جمعی سفرای خود را از ایران فرا بخوانند. این دقیقا همان واکنشی است که اتحادیه اروپا نسبت به کودتای بدون خون ریزی هندوراس از خود نشان داد. بنابراین هیچ دلیل اصولی وجود ندارد که چرا نباید نسبت به شرایطی به مراتب بدتر که هم اکنون در ایران وجود دارد همان رویه را پیش بگیرد.

همان رژیمی که در طی سالیان متمادی سلطه مطلقه اش را با شعار "مرگ بر آمریکا" مشروعیت بخشیده بود٬ حال برای تداوم بخشیدن به این مشروعیت نیاز دارد که غرب از نظر سیاسی آنرا بپذیرد. این به این سبب است که دیگر بزرگترین دشمن رژیم دسیسه های "شیطان بزرگ آمریکا" نیست٬ بلکه آرزوی مردم ایران برای داشتن یک دموکراسی مشروع بزرگترین دشمن آن است.

در عمل٬ در محاسبات سیاسی قدرت های غربی٬ هیچگاه موضوع حقوق بشر مردم ایران در اولویت قرار نداشته است. اما حتی اگر آنچه که در اولویت قرار دارد نفت٬ تسلیحات هسته ای و اسرائیل باشد نیز٬ بهترین انتخاب سرمایه گذاری برای بوجود آوردن ایرانی دموکراتیک است تا ادامه دادن به همین وضع با این توهم که آنهائی که نسبت به مردم کشور خودشان دست به کشتار دسته جمعی می زنند می توانند شرکای سیاسی قابل اعتمادی باشند.

- پیام اخوان٬ استاد دانشگاه مک گیل در رشته حقوق بین الملل٬ دادستان سابق جرایم جنگی سازمان ملل متحد٬ و یکی از بنیانگذاران مرکز اسناد حقوق بشر ایران می باشد.-